دشمنان ملت بلوچ و اشغالگران ایرانی و پاکستانی در طول تاریخ دوران استعماری حاکمیت اشغالی خویش تاریک نگه داشتن ملت بلوچ رابحیث پالیسی و هدف تعقیب نموده اند ، اینان آگاهانه ملت بلوچ را از آموزش و تعلیم وتربیه به عناوینی گوناگون محروم ساخته اند .دلیل روشن است ، موقعیت جیو پولتیک ، جیو اکانومیک و جیواستراتیژیک بلوچستان واز همه عمده منابع سرشار و ذخایر منحصر بفرد زیرزمینی عواملیست که دشمنان استعمارگر را ترغیب مینماید که برای تدوام اشغال مطابق ستراتیژی مدون سیاستی را دنبال نمایند که متضمن بقای اقتدار شان در بلوچستان باشد و بدین منظور اولا تلاش دارند تا با کاربرد ذرایع مختلف و توطئه سیاست اقلیت سازی را در بلوچستان تحقق بخشند ، طبیعست که موجودیت یک ملت آگاه مانع تطبیق این سیاست میشود بدین منظور با استعمال دسایس مختلف درهای روشنگری ذهنی را برخ فرزندان بلوچ میبندند وآنهارا از آموزش علوم مدرن دلسرد میسازند ، نبود شناسنامه را بهانه قرار میدهند ، ازبین بردن وسایل آموزش از قبیل نبود کلاس درسی ، تخته ووسایل تدریسی ، جاده کشی ها بر فرق دانش آموزان ….. و انتخاب موقعیت نامناسب مراکز آموزشی و بعد مصافه میان مدرسه و منزل هم باعث دلسردی اطفال و اولیا از آموزش میگردد مگر درین میان معلمان دلسوز و رسالتمند فروان اند که تلاش دارند تا اسباب دلگرمی اطفال را فراهم نمایند .
بیکاری و پایین بودن سطح درآمد ، خانواده هارا اجبارا به تغیر مسیر نوجوانان از مکتب وامیدارد ، ایشان باید اقتصادا فعال گردند مگر بنا برنبود کارخانه ناگزیر به مشاغل کاذب و پرخطر روآورند ، حاکمان غاصب دستاویز پیدا میکنند که مناطق بلوچ نشین را سمبول فقر و محروم اعلام نمایند و به اصطلاح تدابیری را در راستای انکشاف و عمران روی دست گیرند ، این گزینه ها خورد سازی ساحات جغرافیای ، رجوع به تبدیل سازی باورهای دینی وغیره را دردستور روز بهانه گیران قرار میدهد ، برای عمران بلوچستان اعلام نیازمندی به کارگران ماهر وکمبود و اصلا نبود کارگر ماهر درمیان بلوچها بهانه میشود که خانواده های جدید کارگران ماهررا دربلوچسان مسکون میسازند ، دریک قسمت دوملیون و دربخش دیگر دونیم ملیون خانواده باید جابجا شوند تا نقشه شوم اقلیت سازی تحقق یابد . هرچند زمانی در یک قسمت سرزمینم انسانها را بهانه قاچاق مواد مخدر بدار میزنند و اکنون چیزیکه از برکت جمهوری نا اسلامی نصیب بلوچ شده است انتقال و نمایش انسانهای بدار آویخته شده است و بس ، کس ازین حاکما ن سوال کند که منابع تمویل مواد مخدر درکجاست ، این مواد درکجا کشت ، زرع و پروسس میشود ، داد و ستد کلان مواد مخدر را کی مدیریت میکند ؟ پاسخ روشن است ، سپاه پاسداران ، ولی کفاره آنرا بلوچ مظلوم باید بپردازد .
بیکاری و پایین بودن سطح درآمد ، خانواده هارا اجبارا به تغیر مسیر نوجوانان از مکتب وامیدارد ، ایشان باید اقتصادا فعال گردند مگر بنا برنبود کارخانه ناگزیر به مشاغل کاذب و پرخطر روآورند ، حاکمان غاصب دستاویز پیدا میکنند که مناطق بلوچ نشین را سمبول فقر و محروم اعلام نمایند و به اصطلاح تدابیری را در راستای انکشاف و عمران روی دست گیرند ، این گزینه ها خورد سازی ساحات جغرافیای ، رجوع به تبدیل سازی باورهای دینی وغیره را دردستور روز بهانه گیران قرار میدهد ، برای عمران بلوچستان اعلام نیازمندی به کارگران ماهر وکمبود و اصلا نبود کارگر ماهر درمیان بلوچها بهانه میشود که خانواده های جدید کارگران ماهررا دربلوچسان مسکون میسازند ، دریک قسمت دوملیون و دربخش دیگر دونیم ملیون خانواده باید جابجا شوند تا نقشه شوم اقلیت سازی تحقق یابد . هرچند زمانی در یک قسمت سرزمینم انسانها را بهانه قاچاق مواد مخدر بدار میزنند و اکنون چیزیکه از برکت جمهوری نا اسلامی نصیب بلوچ شده است انتقال و نمایش انسانهای بدار آویخته شده است و بس ، کس ازین حاکما ن سوال کند که منابع تمویل مواد مخدر درکجاست ، این مواد درکجا کشت ، زرع و پروسس میشود ، داد و ستد کلان مواد مخدر را کی مدیریت میکند ؟ پاسخ روشن است ، سپاه پاسداران ، ولی کفاره آنرا بلوچ مظلوم باید بپردازد .
